زندگی یک مرد

می خواهم تا انتهای تنهایی بنویسم تا روزی که تو را بیابم و انگاه همه حرف هایم را به تو بگویم...

زندگی یک مرد

می خواهم تا انتهای تنهایی بنویسم تا روزی که تو را بیابم و انگاه همه حرف هایم را به تو بگویم...

من یک انسانم. یک انسان نیاز هایی دارد. به یک مونس. به یک دوست. من نیز این گونه ام.
نمی دانم دوستانم خوب نیستند یا زمانه عوض شده ولی روی هرکسی سرمایه گذاری کردم سود نکردم. هزاران دوست که هیچ کدام با من نیستند. در میان جمع ام ولی تنهایم....
از امروز(روزی که آخرین دوست را هم بیشتر شناختم اقای 10 ای که فکر می کردم در اینده هم با هم باشیم) به نوشتن روی می آورم تا شاید مرحم دل تنگم شود

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

به نام او
سلام
من اعتماد به نفس ندارم نمی دونم چرا
همیشه لحظه اخر می بازم
نمی تونم کاری کنم یارو بعد من شروع به زدن پروژه می کنه از من بهتر می ده
فقط وقت تلف می کنم زود شروع می کنم و با بازده کم و با این کار زمانی که بقیه تفریح می کننند من احمق بازی در میارم و وقت تلف می کنم و همیشه هم نگاه بد به بقیه دارم که چرا وقت تلف می کنند ولی خودم موقعی مه باید کار نمی کنم
باید مبارزه کنم و حل کنم 
شاید ترم بعد نرم سر کار و درس بخونم تا به خودم اثبات کنم که می تونم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۳۱